نمیتوان فقط افراد تولیدکننده این محصول را مقصر دانست به این خاطر که مربیها نیز باید دانش لازم در این زمینه را داشته باشند و آنها را به شاگردان خود توصیه نکنند. شاگرد یا هنرجوی تازه کار به مربی خود اطمینان دارد و چشم و گوش بسته هر چه را که مربی به او توصیه میکند انجام میدهد. اما این هنرجو نمیداند که خود مربی میتواند قربانی همین پپتایدها باشد و او نیز در دام سودجویان افتاده باشد. بنابراین نباید کورکورانه به حرف هر مربی یا ورزشکاری گوش کنند و قبل از استفاده از هر محصولی باید کاملاً درباره آن تحقیق کنند. شاید باورکردن این موضوع سخت باشد که درمان بیماری یا حتی پیشرفت در ورزش تا حدود زیادی تلقینی است. چندی پیش دانشمندان آزمایشاتی را در این زمینه انجام داده بودند و ۳ بیمار مختلف را تنها با یک نوع قرص درمان کرده بودند! آنها از روش سادهای برای درمان آنها استفاده کرده بودند. تلقین! در ورزش هم همینطور است و مربی نماها تا حدود زیادی با استفاده از تلقین هنرجو را به این باور میرسانند که چنین داروهایی باعث رشد باورنکردنی آنها خواهد شد. در واقع آنها را با این کار از واقعیت ورزش که همان تلاش و استمرار و نظم است دور میکنند و عقاید پوچ و بیهوده را جایگزین باورهای صحیح میکنند. پپتایدها مورد استفاده جوانان و قهرمانان کم سن و سال کشورمان هستند و این قاتلین خاموش در حال نسلکشی در ورزش کشورمان هستند.